۱۳۸۸/۰۴/۰۹

تست هوش!!

از بچه های پیش دبستانی این سوال پرسیده شد:اتوبوس شکل بالا در حال حرکت به کدام سمت است؟
با دقت به تصویر نگاه کنید.
آیا جواب این سوال را می دانید؟
راهنمایی: یکی از جهت های راست یا چپ...
یه کم دیگه فکر کنید...
نمی دونید؟ باشه بهتون می گم.
همه بچه های پیش دبستانی پاسخ دادند: به سمت چپ.
وقتی از آنها سوال شد چرا سمت چپ؟ آنها پاسخ دادند:
چون درب اتوبوس در شکل دیده نمی شود!

نی نی های باحال!!





بی مزه!!!!

میدانید چرا ناپلئون چرا همیشه از کمربند قرمز استفاده می کرد و این حکمت کمربند ناپلئون چیست؟ این سوال برای خیلی ها پیش آمده و جواب آن فقط یک جمله است: از کمربند قرمز استفاده میکرد تا از افتادن شلوارش جلوگیری کند!
چرا روی آدرس اینترنت بجای یک دبلیو سه تا دبلیو می گذارند؟ چون کار از محکم کاری عیب نمیکنه
آخرین دندانی که در دهان دیده می شود چه نام دارد؟ مصنوعی
چطور میشود چهار نفر زیر یک چتر بایستند و خیس نشوند؟ وقتی هوا آفتابی باشد اینکار را انجام میدهند
اگر پرگار سرش گیج برود چه میکشد؟ بیضی
چرا لک لک موقع خواب یک پایش را بالا می گیرد؟ چون اگر هردو تا رو بالا ببرد می افتد
چرا دود از دودکش بالا می رود؟ چون ظاهراً چاره دیگری ندارد
شباهت نون سوخته با آدم غرق شده چیه ؟ هر دو شونو دیر کشیدن بیرون
اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شد چه بود؟ طلاق
خط وسط قرص برای چیه ؟ تا اگه با آب نرفت پایین با پیچ گوشتی بره
اگه یه نقطه آب دیدی که روی دیوار حرکت میکنه چی میتونه باشه؟ مورچه ای که شلوار لی پوشیده
بعضیها رو چگونه میشه برای همیشه گذاشت سر کار؟ روی هر دو روی کاغذ بنوسید لطفاً بچرخانید
چرا بعضیها 18 تایی به سینما می روند؟ چون برای زیر 18 ممنوعه
چرا بعضیها با دو دستشان دست می دهند؟ چون فرق بین دست راست و چپ را تشخیص نمی دهند
آخه چراااااااا فیل از سوراخ سوزن رد نمیشه ؟؟؟؟؟؟؟؟ برای اینکه ته دمش گره داره!!!!!!!!!

خدا رو شکر!!


خداراشكر كه تمام شب صداي خرخر شوهرم را مي شنوم . اين يعني او زنده و سالم در كنار من خوابيده است.
خدا را شكر كه دختر نوجوانم هميشه از شستن ظرفها شاكي است.اين يعني او در خانه است و در خيابانها پرسه نمي زند.
را شكر كه ماليات مي پردازم اين يعني شغل و در آمدي دارم و بيكار نيستم.
خدا را شكر كه لباسهايم كمي برايم تنگ شده اند. اين يعني غذاي كافي براي خوردن دارم.
خدا را شكر كه در پايان روز از خستگي از پا مي افتم.اين يعني توان سخت كار كردن را دارم.
خدا را شكر كه بايد زمين را بشويم و پنجره ها را تميز كنم.اين يعني من خانه اي دارم.
خدا را شكر كه در جائي دور جاي پارك پيدا كردم.اين يعني هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبيلي براي سوار شدن.
خدا را شكر كه سرو صداي همسايه ها را مي شنوم. اين يعني من توانائي شنيدن دارم.
خدا را شكر كه اين همه شستني و اتو كردني دارم. اين يعني من لباس براي پوشيدن دارم.
خدا را شكر كه هر روز صبح بايد با زنگ ساعت بيدار شوم. اين يعني من هنوز زنده ام.
خدا را شكر كه گاهي اوقات بيمار مي شوم. اين يعني بياد آورم كه اغلب اوقات سالم هستم.
خدا را شكر كه خريد هداياي سال نو جيبم را خالي مي كند. اين يعني عزيزاني دارم كه مي توانم برايشان هديه بخرم.
خداراشكر... خدارا شكر... خدارا شكر ...

سکان داری خدا!

خدا با لبخندی مهر آمیز به من می گوید: آهای دوست داری برای مدتی خدا باشی و دنیا را برانی؟
می گویم : البته. به امتحانش می ارزد.
کجا باید بنشینم ؟
چقدر باید بگیرم ؟
کی وقت نهار است ؟
چه موقع کار را تعطیل کنم ؟
خدا می گوید : سکان را بده به من! فکر میکنم هنوز آماده نباشی!!!

مراسم گردن زنی در عربستان!

طبق قوانین قضایی عربستان سعودی، معمولا پیش از اجرای این نوع حکم یک آرامبخش به مجرم می‌دهند و سپس وی را توسط پلیس به یکی از میادین یا پارکینگ‌های شهر منتقل می‌کنند. به دنبال انتقال مجرم به محل اعدام، نیروی پلیس ابتدا تردد خودروها را متوقف و سپس مشمعی را به مساحت حدودا 5 متر مربع روی زمین پهن می‌کند.
پس از برگزاری نماز ظهر،زندانی که اغلب پیراهن سفید و بلندی را به تن کرده با چشم‌ها، دست‌ها و پاهای بسته به وسط مشمع مذکور منتقل می‌شود. در این مرحله او را رو به قبله و به حالت دو زانو به زمین می‌نشانند تا یکی از مقامات وزارت کشور در پیشگاه حضار شروع به قرائت نام و هم چنین نوع جرم وی كند.
جلاد پیش از اجرای حکم، شمشیری هلالی شکل و به طول حدودا 1200-1100 میلیمتر را دو تا سه بار در هوا می‌چرخاند تا عضلات بازویش را گرم و آماده کند! سپس با نوک شمشیر به پشت مجرم ضربه می‌زند تا وی سرش را بالا بگیرد و حکم اجرا شود.
معمولا با یک ضربه سر مجرم از بدنش جدا می‌شود و حدودا یک متر آن طرف‌تر بر زمین می‌افتد. به علت تخلیه سریع خون جمجمه، مجرم ظرف مدت دو تا سه ثانیه بیهوش می‌شود و حداکثر تا 60 ثانیه نیز طول می‌کشد که وی در اثر شوک و کمبود اکسیژن جان خود را از دست دهد.
در این مرحله مسوول مربوطه سر قطع شده را نزد پزشک حاضر در صحنه اعدام می‌برد که در تدارک بخیه زدن عروق خونی گردن مقتول است تا خون فوران نکند. با اتمام این مراسم رقت‌آور، بدن زندانی با یک آمبولانس به گورستان زندانیان و در قبر گمنامی دفن می‌شود.
از جمله مشکلات گردن زدن محکومان به مرگ این است که این حکم باید به دستان مردی توانا و ماهر انجام شود تا مجرم بیش از اندازه زجر نکشد و مراسم کاملا انسانی برگزار شود.

اولین زنان تاریخ ایران!


اولین زن جراح ایرانی:"سکینه پری" متولد 1281-1307 در روسیه دیپلم دکتری گرفت و 1314 با اجازه نامه ی پزشکی خود را دریافت کرد.
اولین زن جراح پلاستیک:"دکتر هاسمیک هاراطونیان" در سال 1339 در این رشته فارغ التحصیل شد.
اولین زن داروساز:"اقدس غربی" و "اختر فردوس" اولین زنان دکتر داروساز ایرانی هستند که در سال 1316 وارد دانشگاه تهران شدند و در سال 1320 در این رشته فارغ التحصیل شدند.
اولین زن وکیل دادگستری:"یکاترینا سعیدخوانیان" متولد1278 اولین زن ایرانی که پس از تحصیل در رشته قضایی در روسیه به سال 1327 در تهران پروانه وکالت گرفت و به کار پرداخت.
اولین زن تاجر ایرانی: "مهین افشار" در سال 1336 موفق به دریافت کارت بازرگانی شد.
اولین زن سرتیب ایرانی:"مرضیه ارفعی" در سال 1312 با درجه هم ردیف سروانی در ارتش مشغول خدمت شد و در سال 1338 به عنوان اولین زن به درجه سرتیپی رسید.
اولین زن روزنامه نگار:"صدیقه دولت" در اصفهان به سال 1297 مجله" جمعیت نسوان وطن خواه" و مجله " زبان زنان" را منتشر کرد.
اولین زن خلبان:"عفت تجارتی" در سال 1318 در 22 سالگی برای اولین بار و به عنوان اولین زن در رشته خلبانی نام نویسی کرد و در همان سال اولین پرواز خود را با هواپیمای تایگرموس انجام داد.
اولین زن پرستار:"فاطمه توانایی" که در سال 1310 در آموزشگاه کوچک در شهر رشت نام نویسی کرد. او در سال 1314 در این رشته فارغ التحصیل شد.
اولین هنرمندان زن تاتر:اولین زنان که روی صحنه رفتند دو تن از زنان ارمنی به نام های " وارتوتریان"و"سراکالندریان" بودند.
اولین زن آوازه خوان:"قمرالملوک وزیری" که صفحه پر کرد و پس از او "ملوک ضرابی" بود

مفداری چرت و پرت!!


گرگها جهت توبه خود را به دره می انداختند.
وقتی تو از عشق حرف می زنی می شود به وضوح جمع نقیضین را دید.
شماره تلفنت زیباترین عدد دنیاست.
گرمای دستانم را حس كرد، چشمان قرمزم را دید، تپش صدای قلبم را شنید... دكترگفت: باید زودتر می آمدی
شاهان هر كار كنند شاهكار است.
مترسك كاریزمای كلاغهای مزرعه شده است.
با نمك پاش شورش را درآوردم.
بخش تزریقات به بیماران سر سوزنی توجه می كند.
زمان مردم را به طرف ملك الموت هل می دهد.
نانواها پژو آردی سوار می شوند.
فروشنده ساعت اخلاق گرا بین ساعتهای مردانه و زنانه را جدا كرده بود.
مامور ثبت احوال آن قدر از حجم زیاد كار ثبت تولد و مرگ گفت كه از خودكشی منصرف شدم.
جوجه تیغی كاكتوس حیوانات است.
در موبایلش حتی یك بلوتوث غیر اخلاقی ندیدم. موبایلش 1100 بود.
بعضی سلام كردنها، آدم را مشتاق خداحافظی می كند.
وقتی خودم را در آینه می بینم، آرزو می كنم كاش آینه فتوشاپ داشت.

شیر دادن به 8قلوها!


رازهای دست دادن!

معمولاً هیچکس به ما چگونه دست دادن را یاد نمی دهد. اما اگر دقت کرده باشی خانم ها و آقایان به اشکال متفاوت دست می دهند. حتی این تفاوت ها در شغل ها و شخصیت های مختلف و وضعیت های روحی متفاوت قابل مشاهده است. هنگامی که خانم ها می خواهند احساسات صادقانه خویش را به خصوص در مواقع بحرانی زندگی نسبت به خانم های دیگر ابراز کنند، با یکدیگر دست نمی دهند بلکه دست های فرد مقابل را به نرمی در دست های خود گرفته و با حالت چهره، همدردی عمیق خود را بیان می کنند.ا

اگر کف دست فردی در دست دادن، روی دست فرد دیگری قرار بگیرد، نشان دهنده تمایل بر تسلط و اعتماد به نفس او و همچنین علاقه به کنترل رابطه از سوی او دارد، برعکس اگر کف دست فردی زیر قرار بگیرد، نشان دهنده تمایل آن فرد به تحت تسلط بودن و واگذاری حق تصمیم گیری شخصی به فرد مقابل است. همچنین وقتی فردی در موقع دست دادن دست خود را بالاتر از حد معمولی (در حد کمر) قرار داد نشان از تکبر و رئیس مآبی آن قرار دارد.وقتی با کسی دست می دهید دقت کنید که دست او روی دست شما قرار می گیرد یا زیردستانتان؟

اما به نظر می رسد خانم ها این رفتار را فقط برای ارتباط با همجنسان خود انتخاب کرده اند. از نحوه دست دادن افراد می توان بسیاری از خصوصیات کلی یا لحظه ای آنها را با دقت زیادی تشخیص داد. کف دست عرق کرده و خیس نشان دهنده دلهره و نوعی هیجان غیرعادی است. اگر کف دست شما زیاد عرق می کند، به احتمال زیاد شخصیت نگران و مضطربی دارید. به خاطر داشته باشید که اگر اینگونه اید حتماً دستهایتان را قبل از دست دادن با دیگران خشک کنید. حتی بعضی بیماری ها نیز در کف دست های شما علائمی ویژه ایجاد می کنند. در بیماری پرکاری غده تیروئید کف دست ها مرطوب و گرم می شود و در اضطراب و اختلالات هراسی کف دست ها مرطوب و سردند. سست و شل دست دادن بیانگر شخصیتی سرد، درون گرا و احتمالاً متکبر است. بیش از حد محکم دست دادن نیز به همین اندازه ناراحت کننده و خارج از عرف است به ویژه در نخستین ملاقات ها باید از هر دوی آنها بپرهیزیم.

اما دست دادن با شغل افراد نیز ارتباط دارد:

به طور مثال بسیاری از ورزشکاران هنگام دست دادن نیرو و قدرت خویش را کنترل می کنند، در نتیجه به آرامی دست می دهند. هنرمندان چیره دست و ماهر، نوازندگان و جراحان نیز مراقب دست های خود بوده و به آنها حساس اند و در محافظتشان می کوشند. دست دادن دیپلماتیک هم خاص سیاستمداران است که این از خصوصیات بارز آمریکاییان است. این نوع دست دادن به ویژه طی مبارزات انتخاباتی توسط کاندیداها و یا ملاقات های رسمی سران و وزیران دیده می شود. شکل معمول آن گرفتن شانه یا بازو با دست چپ هنگام دست دادن، امری معمول است. تهنیت و درود دو دوست قدیمی به این شکل پذیرفتنی است، اما برای بسیاری از افراد در مواجهه با کسانی که آشنایی چندانی با آنان ندارند، این گونه دست دادن ناخوشایند است آنان این امر را به عنوان حرکتی تظاهرآمیز و ریاکارانه تلقی می کنند اما هنوز بسیاری از سیاستمداران به انجام این عمل اصرار می ورزند.

همچنین آداب و رسوم دست دادن در کشورها و فرهنگ های مختلف متفاوت است:

فرانسوی ها درست مثل ما در هنگام ورود و خروج با یکدیگر دست می دهند. ولی آلمانی ها تنها یک بار با هم دست می دهند.برخی از آفریقایی ها پس از هر بار دست دادن بشکن می زنند که حاکی از رهایی و آزادی است. مردم برخی از کشورها هم دست دادن را خوب نمی دانند. آمریکایی ها خیلی محکم دست می دهند که احتمالاً از رقابت های سنگین جسمی مانند کشتی سرخ پوستان نشأت گرفته است. پیچیده ترین شکل دست دادن را سیاهان آمریکایی دارند که عملاً شامل چند عمل پیچیده است.دست دادن شکل تکامل یافته ای از ارتباطات غیرکلامی است که طی سالیان سال به نمادی جهانی در ارتباطات بدل شده است. مثلاً بالا نگه داشتن دو دست که دلالت بر همراه نداشتن سلاح می کرده است، بعدها به درود و تهنیت و صلح طلبی در بدو خوشامد بدل شده است. رومی ها با الهام از این عمل دست بر سینه می گذاشتند. آنها حتی به جای دست دادن، بازوهای هم را می گرفتند. دست دادن امروزی نشانه ای از خوشامدگویی و پذیرایی است.تماس کامل دو کف دست، بیانگر صمیمیت و حاکی از یکرنگی و یکی بودن است.

آزمایش بینایی سنجی عربها!!

برای دیدن عکس در سایز بزرگ کلیک کنید

سال 2009 یعنی...!




1- يهو نگاه ميکني مي بيني خانوادت که 3 نفر بيشتر نيستن 5 خط موبايل دارن!

2 - واسه همکارت ايميل ميفرستي،در حاليکه ميز بغل دستي تو نشسته !

3 - رابطت با اقوام و دوستاني که ايميل ندارن کمتر و کمتر ميشه تا به حد صفر برسه!

4 - ماشينت رو جلوي در خونه پارک ميکني بعدش با موبايلت زنگ ميزني خونه که بيان کمک چيزايي رو که خريدي ببرن داخل !

5 - هر آگهي تلويزيوني يه آدرس اينترنتي هم داره !

6 - وقتي خونه رو بدون موبايلت ترک ميکني ، استرس همه وجودت رو ميگيره و با سرعت برميگردي که موبايلت رو برداري...، بدون توجه به اينکه حد اقل 10 سال از عمرت رو بدون موبايل گذروندي !!

8 - صبحها قبل از خوردن صبحونه اولين کاري که ميکني سر زدن به اينترنت و چک کردن ايميل و فيس بوکته !

9 - الان در حاليکه اين ايميل رو ميخوني، سرت رو تکون ميدي و لبخند ميزني !

10 - اينقدر سرگرم خوندن اين ايميل بودي که حتي متوجه نشدي اين ليست شماره 7 نداره !

11 - الان دوباره برگشتي بالا که چک کني شماره 7 رو داشته يا نه !

12 - من مطمئنم که اگه دوباره برگردي بالا حتماً شماره 7 رو پيداش ميکني،بخاطر اينکه خوب بهش توجه نکردي !

13 -دوباره برميگردي بالا ولي شماره 7 رو پيدا نميکني...، خوب من شوخي کردم ولي نشون ميده که تو به خودت هم اعتماد نداري و هرچي بقيه ميگن باور ميکني.

14 - مطمئنم اگر اين مطلب رو ادامه بدم ميخواين يه بلايي سرم بياري !!!

نامه لو رفته یک دختر به جومونگ!!


سلام آقاي جومونگ.اميدوارم حالتان خوب باشد و ملالي در وجود شريف نباشد.
اگر از احوال اينجانب و ساير هموطنان بپرسيد بنده که مخلص جناب عالي و تمام اعضاي گروه دامون هستم. هموطنان هم همگي دوست دار جناب عالي هستند و هرسه شنبه و جمعه مشتاقانه پاي تلويزيون مي نشينند تا جمال مبارک جنابعالي و ياران را ببينند و مرحبا بگويند و بر هر چه تسو و تسوئيان لعن و نفرين بفرستند.
و البته بعضي ها هم به خاطر تماشاي جمال کم مثال بانو سوسانو به تماشاي سريال شما مي نشينند.به من چه؟مرا که توي قبر اونها نمي گذارند.
غرض فقط اين بود که بگويم اينجا همه جور آدمي هست..
آقاي جومونگ من خيلي خوشحالم که سريال شما را تلويزيون ما نشان مي دهد.آخه مي دانيد؟ماتوي سرزمين بزرگ مان اصلا آدمي مثل شما نداريم!نه درتاريخ مان نه در قصه ها و افسانه هامان مثل شما نداريم. به همين جهت ديدن شجاعت هاي شما، درستي شما، کارداني شما برايمان لذت بخش است.
چه کسي مي تواند سه تا تير در کمان بگذارد و هرسه رابه هدف بزند؟چه کسي مي تواند آنهمه صبرکند تا اعتماد آدمي مثل تسو را به دست بياورد؟چه کسي مي تواند يک تنه به وسط يک فوج بزند و همه را از دم تيغ بگذراند؟ اين کار فقط و فقط ازجنابعالي برميايد.
عموي پدرم مي گويد رستم زور صدتا جومونگ راداشته است.ولش کنيد لطفا، پير است و هذيان مي بافد. کلي هم اسم هاي اجغ وجغ مثل گيو و گودرز و سياوش و بيژن و کيخسرو و اينها پشت سرهم رديف مي کند که مثلا اينها اساطير مايند.من که جدي اش نميگيرم اگر آنها اسطوره بودند، اگر از جنابعالي سر تر بودند چرا صدا و سيماي ما ازشان فيلم نمي سازد؟
مگر رستم هماني نبود که چند وقت پيش ها يک سريالي ازش نشون داد؟اونکه اصلا لاجون بود. فقط حرف ميزد . اگر اسطوره ما اون بود ما اصلا اسطوره نخواستيم.
داداشم ديروز که ازمدرسه اومد ازقول معلم تاريخشون مي گفت که ما يه ستارخاني داريم که مثل جومونگ افسانه نيست و واقعي است و تازه از جومونگ هم چيزي کم نداره و کلي ازشجاعت و کاردرستي اش گفت.
گفتم داداشم گوش کن. من هم ستارخان راخوب مي شناسم. هموني يه که اسمش رو خيابون دايي اينهاست. اما اگه کارش درست بود لابد يه فيلمي، سريالي چيزي ازش مي ساختند. بد که نگفتم.
خلاصه اينجا هرروز يه اسطوره علم مي کنند که مثلا ازشما سرتر باشه اما نمي شه.اما گوش من بدهکار اين حرفها نيست.من فقط مخلص جومونگم و غير جنابعالي اسطوره اي ندارم.
دور دور جومونگ است وبس.

5 قانون طلایی!!


قانون طلايي اول: بايد زني داشته باشيد که در کارهاي خانه کمک کند،خوب آشپزي کند، گردگيري کند...

قانون طلايي دوم: بايد زني داشته باشيد که سرگرمتان کند، شما رابخنداند، باعث فراموشي غصه شود...

قانون طلايي سوم: بايد زني داشته باشيد که بتوانيد به او اطمينان کنيد و مطمئن باشيد هيچوقت به شمادروغ نميگويد....

قانون طلايي چهارم: بايد زني داشته باشيد که در کنارش به آرامش برسيد و از بودن با او لذت ببريد...

قانون طلايي پنجم: خيلي خيلي مهم است که اين چهار زن از وجود يکديگربيخبر باشند

چند ساله دیگه!!!

برای دیدن عکس در سایز بزرگ بر روی آن کلیک کنید.

۱۳۸۸/۰۴/۰۶

تولد متولدین تیر مبارک!

مشخصات كلي متولدين تيرماه:
خيلي حسّاس ، سريع الانتقال ، رويايي ، عاشق خانه و خانواده ،
منزوي ، عاشق مهتاب ، عاشق فرزند ، علاقه مند به كشاورزي ،
گاهي آرام و گاهي طوفاني ، خجالتي ، بسيار با سليقه و شيك
پوش ، پشتيبان اقوام ، داراي قويترين احساسات ، بهترين آشپز ،
علاقه زياد به گل ، داراي حس پدرانه يا مادرانه ، با وفا ، رفيق باز
، صرفه جو و اقتصادي ، محتاج به كمك ديگران ، پر محبّت ، مطيع
همسر ، تا حدودي خسيس ، متنفّر از انتقاد ، با هوش ، اهل قهر و
آشتي ، در آشتي پيشقدم نمي شود ، همسري با وفا ، غمگين
در روزهاي ابري ، گاهي خوب و گاهي بد ، خيالاتي ، عاشق
عتيقه و اشياء كهنه ، اهل تدارك و آذوقه ، ماديّگرا و پول پرست ،
رك گو ، خودخواه ومغرور ، تا حدودي سطحي نگر ، صبور و آرام ،
حافظ اسرار ، علاقه زياد به مادر ، عاشق تعريف و تمجيد ، مهمان
نواز عالي . خيلي ظريف ، شكيبا ، صميمي ، محافظه كار ، اهل
ريسك نيست ، ميهن پرست ، انتقامجو ، وسواسي ، رئوف و
مهربان
زن متولد تير
با وفا، نجيب، گاهي اوقات خسيس، در آشپزي قابل، در شبهاي
مهتابي عاشق، در دوران مادري يك زن كم‌نظير، از انتقاد نفرت
دارد، اگر مورد تمسخر قرار گيرد به شدت آزرده خاطر مي‌گردد و
تاب تحمل طرد شدن را ندارد. صبر و از خودگذشتگي او براي
كسانيكه دوستشان دارد حد و مرزي ندارد.
مرد متولد تير
اخمو، بچه مسلك، تودار، همبازي بچه‌ها، كمي بخيل و
پول دوست، او بدون شك استاد است و مي‌تواند
طولاني‌ترين مطالب را در كوتاهترين جملات بيان كند.
حواسش هرگز پرت نمي‌شود و از پرچانگي بيزار است.
اگر قلبش جريحه دار شود فورا به لاك خويش فرو مي‌رود
هيچ مردي به اندازه او زنش را دوست ندارد.

معانی کشورهای مختلف!!


آرژانتین: سرزمین نقره (اسپانیایی)
آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما / آفتابی جنوبی (لاتین، یونانی)
آلبانی: سرزمین کوه نشینان
آلمان: سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن (فرانسوی، ژرمنی)
آنگولا: از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود
اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی)
اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی)
ازبکستان: سرزمین خودسالارها (سغدی، ترکی، فارسی دری)
اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)
استرالیا: سرزمین جنوبی (لاتین)
استونی: راه شرقی (ژرمنی)
اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری)
اسکاتلند: سرزمین اسکات ها (لاتین)
افغانستان: سرزمین قوم افغان (فارسی)
اکوادور: خط استوا (اسپانیایی)
الجزایر: جزیره ها (عربی)
السالوادور: رهایی بخش مقدس (اسپانیایی)
امارات متحده عربی: شاهزاده نشین های یکپارچه عربی (عربی)
اندونزی: مجمع الجزایر هند (فرانسوی)
انگلیس: سرزمین پیر استعمار (ژرمنی)
اوروگوئه: شرقی
اوکراین: منطقه مرزی (اسلاوی)
ایالات متحده امریکا: از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی
ایتالیا: شاید به معنی ایزد (یونانی)
ایران: سرزمین آریایی ها٬ برگرفته از واژهٔ «آریا» به معنی نجیب و شریف
ایرلند: سرزمین قوم ایر (انگلیسی)
ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی)
باهاما: دریای کم عمق یا ریشدارها (اسپانیایی)
بحرین: دو دریا (عربی)
برزیل: چوب قرمز
بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان (لاتین)
بلژیک: سرزمین قوم بلژ از اقوام سلتی، واژه بلژ احتمالاً معنی کیسه می داده
بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژه ای بومی به معنای آب گل آلود
بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی)
بوتان: تبتی تبار
وتسوانا: سرزمین قوم تسوانا
بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار
بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین
پاراگوئه: این سوی رودخانه
پاکستان: سرزمین پاکان (فارسی دری)
پاناما: جای پر از ماهی (زبان کوئِوا)
پرتغال: بندر قوم گال از اقوام سلتی (لاتین)
پورتوریکو: بندر ثروتمند (اسپانیایی)
تاجیکستان: سرزمین تاجیک ها (فارسی دری)
تانزانیا: این نام از همامیزی تانگانیگا سرزمین دریاچه تانگا + زنگبار گرفته شده
تایلند: سرزمین قوم تای
ترکمنستان: سرزمین ترک + ایمان = ترکیمان = ترکمان = ترکمن سرزمین ترک هایی که مسلمان شده اند (مربوط به سده های آغازین اسلام)
ترکیه: سرزمین قوی ها (ترکی با پسوند عربی)
جامائیکا: سرزمین بهاران
جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند (زبان آفار)
چاد: دریاچه (زبان بورنو)
چین: سرزمین مرکزی (چینی)
دانمارک: مرز قوم "دان"
دومینیکن: کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)
روسیه: کشور روشن ها، سپیدان
روسیه سفید / بلاروس: درخشنده روس / سفید روسی
رومانی: سرزمین رومی ها
زلاند نو: زلاند جدید (زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست)
ژاپن: سرزمین خورشید تابان (ژاپنی)
سریلانکا: جزیره باشکوه (سنسکریت)
جزایر سلیمان: از نام حضرت سلیمان
سوئد: سرزمین قوم "سوی"
سوئیس: سرزمین مرداب
سودان: سیاهان (عربی)
سوریه: سرزمین آشور (سامی)
سیرالئون: کوه شیر
شیلی: پایان خشکی / برف
عراق: شاید از ایراک به معنای ایران کوچک (فارسی)
عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبخت واژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد است سعود یعنی خوشبخت.
فرانسه: سرزمین قوم فرانک از اقوام سلتی
فلسطین: یکی از اسامی قدیم رود اردن
فنلاند: سرزمین قوم "فن"
فیلیپین: از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ
قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله قرقیزی
قزاقستان: سرزمین کوچگران قزاقی
قطر: شاید به معنای بارانی (عربی)
کاستاریکا: ساحل غنی (اسپانیایی)
کانادا: دهکده زبان سرخپوستی "ایروکوئی"
کلمبیا: سرزمین کلمب (کریستف کلمب) (اسپانیایی)
کنیا: کوه سپیدی (زبان کیکویو)
کویت: دژ کوچک هندی (عربی)
گرجستان: سرزمین کشاورزان (یونانی)
لبنان: سفید (عبری)
لهستان: سرزمین قوم "له"
لیبریا: سرزمین آزادی
مجارستان: سرزمین قوم مجار (مجاری)
مراکش: مغرب
مصر: شهر، آبادی
مقدونیه: سرزمین کوه نشین ها، بلندنشین ها (یونانی)
مکزیک: اسپانیای جدید (اسپانیایی)
موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین)
میکرونزی: مجمع الجزایر کوچک فراسوی
نروژ: راه شمال
نیجر: سیاه (لاتین)
نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین)
نیکاراگوئه: دریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) آگوئه (اسپانیایی)
واتیکان: گرفته شده از نام تپه ای به نام واتیکان (اتروسکی)
ونزوئلا: ونیز کوچک
ویتنام: اقوام "ویت" جنوبی (ویتنامی)
ویلز: بیگانگان (ژرمنی)
هلند: سرزمین چوب آلمانی
هند: پر آب (فارسی باستان)
هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی)
یمن: خوشبخت
یونان: سرزمین قوم "یون"

طرز تهیه موش سوخاری!

تست چشمی!!


می تونی حرف C رو پیدا کنی؟
این یک شوخی نیست، اگه بتونی از این چند امتحان سربلند بیرون بیایی، کار چشمات خیلی درسته!!
می تونی C رو پیدا کنی؟ (تمرین خوبیه واسه چشم هات) آماده رفتن باش!
حالا!

OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOCOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO

حالا که تونستی C رو پیدا کنی ...
6 رو پیدا کن



9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999699999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999


حالا که6 رو پیدا کردی ...
N رو پیدا کن (واقعا سخته!)



MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMNMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM


N رو هم پیدا کردی؟ عجب چشمايي داري ؟

عاقبت چشم چرانی!!




شخصیت‌های مهم چه کاره بودند؟


(راد استوارت:) خواننده سرشناس انگلیسی در های‌گیت در شمال لندن به دنیا آمد و پدر و مادرش روزنامه‌فروشی داشتند. راد استوارت مدتی با باشگاه‌های (سلتیک) و (برنت فورد) کار می‌‌کرد بعد (گورکن) شد. در اوایل دهه شصت با (ویز جونز) خواننده فولکور آشنا شد و به موسیقی روی آورد و یک خواننده خیابانی شد. او دور اروپا سفر می‌‌کرد و آواز می‌‌خواند و پول جمع می‌‌کرد. جالب است بدانید که یک بار به جرم ولگردی از اسپانیا اخراج شد.▪

شون (دیدی) کومبز: هنرپیشه و خواننده آمریکایی (روزنامه‌ پخش‌کن) بود. در آن زمان او دوازده سال داشت و شاید هرگز فکر نمی‌‌کرد این شغل آغازی برای رسیدن به وضعیت کنونی اوست. او از همان ابتدا بلند پرواز بود.▪

(تری هچر:) هنرپیشه هالیوود در پنج سالگی توسط شوهر خاله‌اش مورد آزار قرار گرفت و به همین‌خاطر مبتلا به مشکلات روحی شد. وقتی کمی بزرگ‌تر شد به تحصیل در رشته بازیگری پرداخت ولی اولین شغل هچر در سال ۱۹۸۴ شغلی عجیب بود. او (تشویق‌کننده) تیم راگبی (سان فرانسیسکو )۴۹ بود و به خاطر آن پول می‌‌گرفت.▪

(سیلوستر استالونه:) همیشه آدم خشنی بود. او زمانی (جاروکش قفس شیرها) بود. در پانزده سالگی همکلاسی‌هایش می‌‌گفتند او بیش از همه احتمال دارد که زندگیش را روی صندلی الکتریکی به پایان برساند. او بعدها با فیلم (راکی) به شهرت جهانی دست یافت.▪

(دن براون:) نویسنده رمان معروف (رمز داوینچی) که قبل از ساخته شدن، فیلم آن به زبان‌های مختلف ترجمه شده بود، در یک دبیرستان به (تدریس) مشغول بود.▪

(جنیفر لوپز:) مدتها قبل از آن‌که به خوانندگی روی آورد و تبدیل به یک ستاره شود هر روز لباس ساده‌ای بر تن می‌‌کرد و به دادگستری می‌‌رفت تا به شغل خود بپردازد چون او یک (مشاور قضایی) بود.▪

(بیل موری:) کمدین آمریکایی بیرون یک بقالی می‌‌ایستاد و شاه بلوط می‌‌فروخت. او مدتی نیز پیتزا‌فروشی کرده است.▪ (راش لیمبو:) مجری معروف رادیویی آمریکا کفش واکس می‌‌زد.▪

(رابین ویلیامز:) هنرپیشه و کمدین معروف و محبوب هالیوود پانتومیم خیابانی اجرا می‌‌کرد.▪ (تامی هیل فیگو:) از طراحان بنام و معروف لباس که لباس‌های طرح او امروزه بر تن بسیاری از اهالی سرشناس هالیوود دیده می‌‌شود، زمانی که هیچ فروشنده‌ای حاضر نشد شلوارهای جین طرح او را در مغازه‌اش بگذارد و به فروش برساند در کنار خیابان و پشت یک وانت آنها را می‌‌فروخت.▪ (جری سینفلد:) کمدین، هنرپیشه و نویسنده آمریکایی تلفنی لامپ می‌‌فروخت.▪ (دمی مور:) که سال‌هاست دوستدارانش برای گرفتن امضا از او هم به او دسترسی ندارند؛ زمانی برای یک مغازه ظروف کرایه کار می‌‌کرد.▪

(جنیفر انیستون:) پیش‌خدمت رستوران بود.▪

(براد پیت:) شوهر سابق جنیفر انیستون و همسر فعلی آنجلینا جولی یخچال حمل می‌‌‌کرد.▪

(گارت بروکس:) چند ماه قبل از این‌که رکورد جهانی را در موسیقی بشکند، فروشنده یک مغازه چکمه‌فروشی بود.▪

(جک نیکلسون:) بازیگر قدیمی هالیوود در پستخانه کار می‌‌کرد.▪

(استفان کینگ:) نویسنده، در یک مدرسه (سرایدار) بود و وقتی داشت کمدهای دانش‌آموزان را تمیز می‌‌کرد داستان اولین رمانش به ذهنش خطور کرد.▪

(هریسون فورد:) نجاری میکرد و به این کار خیلی علاقه داشت. او هنوز هم هر وقت فرصتی داشته باشد به چوب و نجاری روی می‌‌آورد.

رقص در ایران!!

محتوای رقص عشق است .عشقی كه كل كائنات را به حركت وا می دارد.
تاریخ هنر گواه است كه بشر از ابتدای خلقت به كمك رقص و ریتم موفق گردید به كارهای خود نظم بخشد . رقص و موسیقی به طبیعت آدمی جلوه انسانی می بخشد
گزنفون در كوروش نامه به دوران ماد اشاره دارد و می نویسد كه شاه خود نیز گاه گاه به پایكوبی و دست افشانی برمی خواسته است . همچنین در تاریخ شاهنشاهی هخامنشی نوشته اولمستد آمده است : سالی یك بار در جشن مهرگان فرمانروای هخامنشی می بایست میگساری كرده و رقص پارسیانه كند .. كه این رقص بازمانده ای از رقص جنگی ادوار پیش از هخامنشی بوده است
رقص های فلکلوریك ایرانی
بابا كرم
در میان رقص های فلوکلور ایرانی، رقص " باباکرم " از رقصهای ایرانی است که ویژگیهای خاصی دارد ومنحصرا توسط مردان اجرا میشود. در " بابا کرم " از رقص شانه و کمر استفاده میشود و رقاص لباس سیاه و سفید جاهلی بر تن میکند و معمولا لنگی را بر گردن آویزان کرده و از آن در طول اجرای رقص استفاده میکند. رقص بابا کرم بازمانده از دهه 1320 شمسی و از رقصهای به اصطلاح " کوچه بازاری " و " تخته حوضی " است که بسیار مورد محبوبیت قرار گرفته. هایده کیشی پور، استاد رقص ایرانی داستان بابا کرم را اینطور تعریف می کند : « داستان بر می گردد به زمان رضا شاه و ماجرای کشف حجاب. یکی از این خانم های شازده، باغبان مسنی داشت به نام بابا کرم. هر وقت خانم به باغ می آمد باغبان را صدا می کرد: بابا کرم چطوری؟ این باغبان به تدریج عاشق این خانم می شود و بعد از مدتی که خانم به فرنگ سفر می رود ، بابا کرم از عشق اون می میرد. همین می شود که در اذهان مردم بابا کرم به عنوان یک مرد عاشق شكل می گیرد و آن رقص هم در آن زمان نشان دهنده حرکات یک مرد عاشق بوده
در واقع بابا کرم از نمادهای نشان دهنده عشق مرد ایرانی به معشوقه اش هست کسی که بخاطر دوری از دختر مورد علاقه اش جانش را از دست میدهد
این آهنگ برای اولین بار با صدای حسین همدانیان اجرا شد که از آهنگهای فلوکلور ایرانی به حساب می آید
هرچقدرناز کنی
ناز کنی
باز تو دلدار من
هرچقدر عشوه کنی
عشوه كنی
باز تو غمخوار منی
بابا کرم
دوست دارم
با با کرم
دوست دارم
ای دریغا دریغا که ندانسته گرفتار شدم
ای دریغا دریغا که ندانسته گرفتار شدم
از بر این جونخوشی نزد تو من خوار شدم
با با کرم
دوست دارم
با با کرم
دوست دارم
رقص كردی (هه لپرکی )
واژه ؛هه لپه رکی ؛از کلمه هه لپر به معنی جنبش و تکان و در اصل به معنی حمله کردن است که نمادی ازحرکات جنگی است كه از گذشته های دور به یادگار مانده است و چیزی فراتر از رقص عادی می باشد . رقص های كردی یكی از سنتهای دیرینه و یادگارهای ارزشمند آریا یی ها ست كه همچنان محفوظ مانده وحتی دررقص های سنتی بعضی از اقوام همجوار همچون آشوری ها تا ثیر كرده است
حركا ت "هه لپه ركی" در چها ر نوع مراسم عرفانی مذهبی شادی و عروسی و عزا و غم اجرا می شود اما رقص های فولكلور كردی عبا رتند از : چه پی یا چوپی- سی پی - روینه - گه را نه وهكه مخصوص شكاك است .دووپی یی- داغه كه ویژه كردستان تركیه است .گه ریان - پشت پا - فه تاح - فه تا پاشایی- خانه میری -سی جار - شه لان -زه نگی - و چه مه ریواما فلسفه این حركا ت شكل بخصوصی كه این "هه لپه ركی"دارد. این رقص به صورت دسته جمعی انجام می شود و در دست نفر اول كه به عنوان رهبر و پیشوای گروه و نفر آ خر "چوپی "دستمالی است كه به جای شمشیر استفاده میشود .و نظم و انظباط گروه را هم بر عهده دارد .امروزه به علت پیشرفت و پیچیدگی در سبك زندگی از دستمال سفید به جای شمشیر و سپر استفاده می شود. دستمال سفید نشانه صلح و آشتی با اقوام دیگر است
كوبیدن پا بر زمین به این معنی است كه این خاك موطن من است .هورای هنگام مراسم در حین حركات به منظور ترساندن دشمن است . نشستن در هنگام رقص نشانه تسلیم برای جمع منفور است . یكسری مقام ها هم وجود دارند كه در این مراسم استفاده میشوند .هوره كه از نظر لغوی از واژه خور به معنای خورشید گرفته شده مورد استفاده گا توهای زرتشتی و در مراسم راز و نیاز با خداوند بوده است
رقص‌ كردی‌ را یك‌ رقص‌ رزمی ‌می‌دانند كه‌ دارای‌ صلابت‌ و متانتی‌ خاص‌ بوده‌ و یاد آور یكپارچگی‌ این‌ مردمان‌ غیور در تمامی‌ ادوار می‌باشد
رقصهای‌ محلی‌ با موسیقی‌ كردی‌ پیوندی‌ ابدی‌ داشته‌ و معمولاً زنان‌ و مردان‌ عشایر در مراسم‌ شادی‌ به‌ دور از ابتذال‌ دایره‌ وار دست‌ یكدیگر را گرفته‌ به‌ پایكوبی‌ می‌پردازند، در اصطلاح‌ محلی‌ این‌ حالت‌ را گندم‌ و جو(یعنی‌ گندم‌ و جو) می‌نامند( در منطقه‌ مهاباد به‌ آن‌ رَشبَلك‌ می‌گویند
در این‌ رقصها معمولاً یك‌ نفر كه‌ حركات‌ رقص‌ را بهتر از دیگران‌ می‌شناسد نقش‌ رهبری‌ گروه‌ رقصندگان‌ را به‌ عهده‌ گرفته‌ و در ابتدای‌ صف‌ رقصندگان‌ می‌ایستد و با تكان‌ دادن‌ دستمالی‌ كه‌ در دست‌ راست‌ دارد ریتمها را به‌ گروه‌ منتقل‌ كرده‌ و در ایجاد ایجاد هماهنگی‌ لازم‌ آنان‌ را یاری‌ می‌دهد. این‌ فرد كه‌ سر چوپی‌ كش‌ نامیده‌ می‌شود با تكان‌ دادن‌ ماهرانه‌ دستمال‌ و ایجاد صدا بر هیجان‌ رقصندگان‌ می‌افزاید
در این‌ هنگام‌ دیگر افراد بدون‌ دستمال‌ به‌ ردیف‌ در كنار سر چوپی‌ كش‌ به‌ گونه‌ای‌ قرار می‌گیرند كه‌ هر یكی‌ با دست‌ چپ‌ دست‌ راست‌ نفر بعد را می‌گیرد اصطلاحاً این‌ حالت‌ را گاوانی‌ نامیده‌ می‌شود
در رقصهای‌ كردی‌ تمامی‌ رقصندگان‌ به‌ سر گروه‌ چشم‌ دوخته‌ و با ایجاد هماهنگی‌ خاصی‌ وحدت‌ و یكپارچگی‌ یك‌ قوم‌ ریشه‌ دار را به‌ تصویر می‌كشند برخی‌ رقصهای‌ كردی‌ دارای‌ ملودیهای‌ خاصی‌ بوده‌ و توسط‌ گروهی‌ از زنان‌ ومردان‌ اجرا می‌شوند و در برخی‌ از رقصها یكی‌ از رقصندگان‌ از دیگران‌ اجرا شده‌ و در وسط‌ جمع‌ به‌ تنهایی‌ به‌ هنرنمایی‌ می‌پردازند و در این‌ حالت‌ معمولاً رقصنده‌ دو دستمال‌ رنگی‌ در دستها نگه‌ داشته‌ و با آنها بازی‌ می‌كند كه‌ اصطلاحاً به‌ این‌ نوع‌ رقص‌ دو دستماله‌ می‌گویند و بیشتر در كرمانشاه‌ مرسوم‌ است‌
نمایشها و رقصهای‌ كردی‌ را می‌توان‌ به‌ چند قسمت‌ اصلی‌ ذیل‌ تقسیم‌ كرد
۱- گه‌ ریان‌ ۲- پشت‌ پا ۳- هه‌ لگرتن‌ ۴- فه‌ تاح‌ پاشا ۵- لب‌ لان ‌۶- چه‌ پی‌ ۷- زه‌ زنگی‌ ۸- شه‌ لایی‌ ۹- سی‌ جار ۱۰- خان‌ امیری‌
گه‌ریان‌
گه‌ریان‌ در زبان‌ كردی‌ به‌ معنی‌ گشت‌ و گذار و راه‌ رفتن‌ بوده‌ و حركات‌ مختص‌ این‌ رقص‌ نیز معنای‌ گشت‌ و گذار در ذهن‌ تداعی‌ می‌كنند
گه‌ ریان‌ دارای‌ دو مقام‌ بوده‌ كه‌ یكی‌ متعلق‌ به‌ مناطق‌ روستایی‌ و دیگری‌ مناطق‌ شهری‌ می‌باشد این‌ رقص‌ نرم‌ و آهسته‌ و با لطافتی‌ خاص‌ شروع‌ شده‌ و به‌ تدریج‌ تندتر می‌شود. ملودی‌ مربوط‌ به‌ این‌ رقص‌ با تنوع‌ در ریتم‌ و نوساناتی‌ در اجرا تا پایان‌ ادامه‌ می‌یابد
در این‌ رقص‌ در واقع‌ تاثیر گشت‌ و گذار در زندگی‌ كردها به‌ نمایش‌ گذاشته‌ می‌شود و تنوع‌ ریتم‌ در این‌ رقص‌ گویای‌ تجربیاتی‌ است‌ كه‌ در گشت‌ و گذار به‌ دست‌ می‌آیند و می‌توان‌ گفت‌ این‌ رقص‌ زیبا تبلیغی‌ است‌ برای‌ خوب‌ نگریستن‌ در اشیاء و طبیعت‌
تقریباً در كل‌ مناطق‌ كردنشین‌ ملودی‌ این‌ رقص‌ به‌ شكلی‌ یكسان‌ نواخته‌ می‌شود و در این‌ رقص‌ نخستین‌ حركت‌ با پای‌ چپ‌ آغاز شد و حركت‌ پای‌ دیگر همواره‌ با سر ضربهای‌ دهل‌ كه‌ معمولاً باریتم‌ دو تایی‌ اجرا می‌شوند عوض‌ می‌شود
پشت‌ پا
پشت‌ پا رقصی‌ است‌ كه‌ كمی‌ تندتر از گه‌ ریان‌ اجرا شده‌ و در بیشتر مناطق‌ كردنشین‌ مخصوص‌ مردها می‌باشد رقص‌ پشت‌ پا همانطور كه‌ از نامش‌ پیداست‌ انسان‌ را به‌ هوشیاری‌ و به‌ كارگیری‌ تجارب‌ می‌خواند تا مبادا شخص‌ در زندگی‌ از كسی‌ پشت‌ پا بخورد
هه‌لگرتن‌
هه‌ لگرتن‌ در لغت‌ به‌ معنای‌ بلند كردن‌ چیزی‌ می‌باشد. این‌ رقص‌ بسیار پر جنب‌ و جوش‌ و شاد اجرا می‌شود كه‌ با شور و جنب‌ و جوش‌ بسیار به‌ سوی‌ هدف‌ روانه‌ است‌. ریتم‌ تند ملودی‌ مخصوص‌ این‌ رقص‌ هر گونه‌ كسالت‌ و خمودی‌ را نفی‌ كرده‌ و بر اهمیت‌ نشاط‌ و هدفمندی‌ در زندگی‌ تاكید دارد
فتاح‌ پاشایی‌
فتاح‌ از نظر لغوی‌ به‌ معنی‌ جنبش‌ و پایكوبی‌ است‌
ملودی‌ این‌ رقص‌ در سر تاسر كردستان‌ به‌ شكلی‌ یكنواخت‌ و با ریتمی‌ تند اجرا می‌شود و لذا این‌ رقص‌ بسیار پر جنب‌ و جوش‌ می‌باشد بیشتر مردم‌ كردستان‌ از این‌ رقص‌ استقبال‌ می‌كنند. این‌ رقص‌ نشانگر انسانی‌ است‌ كه‌ به‌ شكرانه‌ كسب‌ موفقیت‌ها و استفاده‌ از نعمتهای‌ خداوندی‌ خوشحالی‌ خود را به‌ نمایش‌ گذاشته‌ است‌
لب‌ لان
این‌ رقص‌ با ریتمی‌ نرم‌ و آهسته‌ پس‌ از فتاح‌ پاشا اجرا می‌شود و می‌توان‌ در آن‌ لزوم‌ تنوع‌ در زندگی‌ را مشاهده‌ كرد. پس‌ از اجرای‌ پر جنب‌ و جوش‌ رقصها گه‌ ریان‌، پشت‌ پا، هه‌ لگرتن‌ و فتاح‌ پاشا به‌ ضرورت‌، رقصندگان‌ لب‌ لان‌ می‌رقصند تا كمی‌ استراحت‌ كرده‌ و تجدید قوا كنند رقص‌ لب‌ لان‌ در واقع‌ انسان‌ را از غلبه‌ احساسات‌ زودگذر نهی‌ كرده‌، وی‌ را پس‌ از طی‌ مرحله‌ ضروری‌ شور و مستی‌ به‌ قلمرو تفكر دور اندیشی‌ و باز نگری‌ رهنمون‌ می‌سازد در این‌ رقص‌، شركت‌ كنندگان‌ آرامش‌ خاصی‌ را احساس‌ می‌كنند
رقص آذربایجانی
تاریخ از دو تا سه هزار سال قبل از میلاد، شاهد حضور رقص در سرزمین آذربایجان بوده است. رقص ابتدائی، با ایماء و اشاره (پانتومیمی) که در ارتباط متقابل با محیط کار، جان گرفت و هموار تحت سلطه شرایط معیشتی قرار داشت
قومی که با شکار حیوانات گذران زندگی می کردند، رقصی از خود به نمایش می نهادند که حرکات نرم و جذاب به کار رفته در آن رنگی از سحر و جادو داشت
حرکات آروزمندانه کشاورزان برای وفور محصول، که همواره با نوای ساز همراه بوده، حالاتی مشابه برداشت گندم یا چیدن انگور را به نمایش می گذاشت و این دلیلی است روشن برای استمرار چند هزار ساله رقص در آذربایجان. رقصی که پیوندی عمیق با دگرگونی های مادی و معنوی مردم دارد و بازتاب قاطع خصوصیات ملی اوست
زندگی مردم آذربایجان از دیرباز با رقص عجین بوده است. تاریخ انواع حركات موزون در آذربایجان از نظر فرم و نحوه اجرا،‌ به صورت انفرادی یا دسته جمعی ، اعم از مردانه یا زنانه و تعداد ایفاكنندگان به قدری متنوع و مبسوط است كه در فرهنگهای تركی، كردی، ارمنی، گرجی و … با نامهای گوناگون تبلور یافته و در بسیاری از موارد حركات موزون فرهنگهای مختلف در پایه مشترك و در جزئیات باهم تفاوت دارند. با این حال می توان صدها نوع از حركات موزون را بنا به نام محل یا فرد شهیر، مفهوم زبانی، نحوه اجرا به صورت حركات موزون غنایی و لیریك پهلوانی و حماسی و … تقسیم بندی كرد اعم از
رقص لیریك: یاللی، شالاخو، اوزون دره، تره كمه، واغزالی، سیندیرما، توراجی، گولوم آی،قیتقیلدا، آلما، لاله، دستمالی، یئری- یئری
رقص پهلوانی و جنگی: قزاقی، قفقازی، لزگی، قایتاغی، كوراوغلونون قایتارماسی، كوراوغلونون باغیرتیسی، میصری، زوتی- زوتی، زنجیر توتماق، تار آباسی
رقص مراسمی: كوسا- كوسا، آذربایجان، میرزهیی، آسماكسمه، آغیرقاراداغی و
اشاره ای هر چند اندك در مورد هر كدام
یاللی: از رقص ریشه دار و باستانی است كه در فرهنگهای آذربایجانی، كردی، ارمنی گرجی، و برخی دیگر از فرهنگهای آسیای مركزی بطور گستردهای رواج دارد .. اشعار حكیم نظامی گنجوی در منظومه خسرو و شیرین، در توصیف حركتهای پای ایفاگر- به مانند گردش زخمه بر چنگ – به یاللی می باشد
یاللی با مشایعت نوازندگان سورنا و دهل در صفی طولانی، دست در دست، با دستمال یا چوبی در دست رهبر صف، بصورت جمعی اجرا میشده است
یاللی در دو نوع بصورت رقص مستقل و حركات موضوعی بصورت تاترونمایش – هك در حین رقص موتیفهای قهرمانی و روحیات ایلی، جوانی و چابكی خود را مییابد- اجرا می شود
از یاللی در قسمتی از اپرای كوراوغلو ساخته ئوزیر حاجی بیگوف در قسمتی از اپرای نرگس ساخته مسلم ماقامایف در قسمتی از باله گلشن ساخته سلطان حاجی بیگوف در اثری به نام یاللی ساخته جهانگیر جهانگیروف، در قسمتی از باله قوبوستان كولگهلری ساخته قاراقارایف و آهنگسازان روسی و بعضاً اروپایی استفاده شده است
لزگی: رقصهای قفقاز و ماورا آن به شمار می رود كه به شكل گسترده ای در آذربایجان متداول است. لزگی، حماسی، باوقار، پرتحرك و ریتمیك است كه توسط مردان بصورت جمعی و با هنرنمایی تك تك ایفاگران با حركات پا، پنجه پا، بصورت سریع با تمثیلی از حالت تاخت و سوار بر اسب و غالباً با خنجری در دست یا دستهای مشت كرده، با حركاتی بدیع و گاه اكروباتیك، چرخش روی زانوها، پرشها اجرا می شود
قایتاغی: نوع دیگری از رقص است كه در آذربایجان با عناوین اوج دوست، یئددی قارداش ، اوغلانلار رقصی اجرا می گردد
كور اوغلو: از رقصهای قدیمی است كه توسط سورنا و دهل اجرا می شود. كوراوغلو، پرصلابت،‌حماسی، رزمی و پهلوانی است كه در ابتدا با سرعتی آرام شروع شده و تدریجاً تند میشود كه به یادبود قهرمان افسانهای دوران فئودالی یعنی كوراوغلو نامیده می شود
میصری: (شمشیر عربی منسوب به كوراوغلو) غالباً توسط عاشیقها، با ریتمی شبیه به مارش و با انجام حركات مشكل و سنگین و غالباً با شمشیر توسط ایفاگران اجرا می شود

جسد عجیب یک دختربچه در سرزمین مردگان ایتالیا!

سرزمین مردگان در حالی در ایتالیا کشف شده است که معروفترین و عجیب‌ترین جسدی که در این صومعه قرار دارد، جسد دختر بچه ی 2 ساله ای به نام" روسالیاو لومباردو" است، که در سال 1920 به این صومعه تحویل داده شده است. جسد دختری که در صومعه ایتالیا کشف شده استخبرگزاری میراث فرهنگی _گروه میراث فرهنگی_اشكان بروج: در زیر زمین یك صومعه در شهر سیسیلی ایتالیا ،سرزمین مردگان قرار دارد.در این سرزمین كوچك،اجساد مومیائی شده 8000 نفر با لباسهای فاخرشان كشف شده است. ثروتمندان پالرمو ( بخشی از سیسیلی )، نزدیکان خود را بین سالهای 1599 میلادی تا 1920 میلادی تحویل این صومعه داده‌اند و مسئولین صومعه آنها را در قفسه ها قرار داده و یا اینکه به صورت ایستاده به قلاب‌هایی وصل می‌کردند.معروفترین و عجیب ترین جسدی که در این صومعه قرار دارد، جسد دختر بچه ی 2 ساله ای به نام" روسالیاو لومباردو" است، که در سال 1920 به این صومعه تحویل داده شده است. جسد این دختر بچه در تابوتی قرار دارد که درب آن از شیشه است. چهره او بعد از 88 سال همچنان طبیعی باقی مانده و مانند فردی است كه به خواب شیرینی فرو رفته باشد.
زیرزمین این صومعه به پنج راهرو تقسیم شده است: بخش مردان، بخش زنان، بخش کشیشان صومعه، بخش راهبان و بخشی برای افراد بلند مرتبه جامعه همچون ارتشدارن، دانشمندان و وکلا. در بخش زنان قسمتی را نیز به دختران باکره اختصاص داده‌اند، که در آن،چهار دختر باکره در کنار یک صلیب آویزان شده اند.

خواص لواشک!!


لواشك همان عصاره گرفته شده ي ميوه‌ها است که مورد علاقه همه افراد به ويژه بچه‌ها مي باشد. متخصصان تغذيه به آن اكستراكت مي‌گويند و با خشك كردن به دست مي‌آيد. خشك كردن از ساده‌ترين و متداول‌ترين روش‌هاي نگهداري مواد غذايي است كه قدمتي به اندازه تمدن بشر دارد و امروزه در كشورهاي مختلف به شكل‌هاي گوناگون از روش‌هاي سنتي تا الگوهاي صنعتي انجام مي‌شود. امروزه با توجه به توسعه صنايع غذايي، روش‌هاي تهيه لواشك هم تحول يافته و نمونه‌هاي نوين اين محصول با نظارت بهداشتي كافي توليد مي‌شود. بنابراين اگر دوستداران لواشك از محصولات بسته‌بندي شده با پروانه‌هاي بهداشتي استفاده كنند، ديگر لازم نيست نگران آلودگي آن باشند. اما آيا بهداشتي بودن لواشك و نداشتن آلودگي ميكروبي به معناي اين است كه مصرف آن خوب است؟ آيا مي‌توان مصرف لواشك را به افراد مختلف توصيه كرد؟ به گزارش سلامت نيوز دكتر حسيني، متخصص تغذيه و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران در پاسخ به اين سوال كه مواد مغذي لواشك چيست و ارزش تغذيه‌اي آن تا چه حد است، مي‌گويد: غير از نمك كه براي جلوگيري از فاسد شدن انواع لواشك‌هاي صنعتي به مقدار زياد به آنها اضافه مي‌شود و از معايب اين ماده غذايي محسوب مي‌شود، ريزمغذي‌هاي مفيد و برخي ويتامين‌ها در لواشك به ميزان خوبي وجود دارد و چون ماده اوليه لواشك انواع ميوه‌هاست، بنابراين مصرف آن تا حدي فوايد ميوه را دارد و به مصرف پفك يا چيپس ارجحيت دارد. اين متخصص تغذيه نداشتن كالري بالا را مزيت ديگر لواشك به عنوان يك خوراكي بين وعده هاي غذايي دانست و گفت: مصرف شيريني‌ها، چيپس و مواد مشابه همگي به علت كالري بالا، باعث چاقي مي شوند كه خوشبختانه اين مشكل با مصرف لواشك بروز نمي‌كند.دكتر حسيني معتقد است، چون لواشك نوعي عصاره تغليظ شده ميوه‌هاست، خواص آن را بايد با توجه به ميوه اوليه شناخت. در اين زمينه جالب است بدانيم لواشك آلو براي درمان يبوست مفيد است و لواشك سيب اثر معکوس دارد. لواشك زغال اخته هم با توجه به مواد ضد ميكروبي خود مي‌تواند در پيشگيري از عفونت‌هاي ادراري در خانم‌ها مفيد باشد.

دری وری!!!

شاعري بود در زمان قديم /داشت معشوقه اي به اسم نسيم!
خوشگل و دلبر و برازنده /عينهو خانم نگارنده!
دائماً فكرحفظ ظاهر بود /چون كه معشوقه نيز شاعر بود!
پس همينجا به قيد چند دلي
/الباقي قصه مي شود تعطيل!
اولاً: توي اين موارد من /صورتم سرخ مي شود كلأ
گفتن حرف نقطه چين خوب است؟! /از خجالت بميرم اين خوب است؟!
به خدا بي دليل و آگاهي /شيطنت مي كنم هر از گاهي!
نه كه من عينهو نمك پاشم /دوست دارم كه با نمك باشم!
چون مخاطب شناس هم هستم /هي قلم كار مي دهد دستم!
فِ بگويم شما فرحزاديد /بس كه از هفت دولت آزاديد!
ثانياً:هرچه شاعر خفن است /اسم معشوقه اش شبيه من است!
هر كسي گفت: شاعر نامرد... /بعد از آن اسم بنده را آورد!
پس بيانات من خطر دارد /باقي قصه دردسر دارد!
ثالثا:از زمان خلقت زن /بوده اين مشكلات تا بعدأ!
اينچنين قصه ها اگر كم نيست؟! /به گمانت كه شاعرآدم نيست؟!
مصلحت نيست بيش از اين گفتن /از رفيقان نازنين گفتن!
كنجكاوي به كارشان غلط است /حرمت شعر و شاعري وسط است!
با دلي خون و سينه اي پر درد /دست آخر سكوت بايد كرد!
پس بيا تكيه بر دروغ كنيم /هي چرا بي خودي شلوغ كنيم؟!
باز هم ماجرا سياسي شد /اين هم آخر دموكراسي شد؟!
ساعت يك به وقت ايران است /«خواجه در بند نقش ايوان است!»

۱۳۸۸/۰۴/۰۳

از سختیهای زندگی!!



يكي خوابش سنگين ميشه تخت ميشكنه بعد كه از خواب ميپره دستش ميشكنه
فرداش از مرحله پرت ميشه پاش هم ميشكنه
ميزنه به سرش سرش هم ميشكنه
همون يارو خودش رو ميزنه به اون راه گم ميشه
كلي اعصابش خورد ميشه نوار خالي گوش ميده
يه هو مي خوره زمين تا خونه سينه خيز ميره
جلو پمپ بنزين سيگار ميكشه ميگن آقا اينجا پمپ بنزينه سيگارنكش ميگه اهه من جلو بابام هم سيگار ميكشم
يه روز ميخوره به شيشه ميگه عجب هواي سفتي
روز بعد ميخوره به ديوار كمونه ميكنه
فرداش باز ميخوره به ديوار ميگه ببخشيد
پس فرداش باز ميخوره به ديوار واي ميسته پليس بياد
دوپينگ ميكنه برا اينكه كسي نفهمه آخر ميشه
ميره تظاهرات مي بينه شلوغه ، برميگرده
ميره لايه اوزون رو ميدوزه ميمونه اون ورش
ميره پشت بوم مي خوابه سردش ميشه در پشت بوم رو ميبنده
سوار اتوبوس ميشه از يه دختره خوشش مياد پياده ميشه شماره اتوبوس رو ور ميداره
بعد از اين همه اتفاق بي هوا از خونه ميره بيرون خفه ميشه!!!

ازدواج 2دختر و2قورباغه!!



ویگنسواری و ماسیاکانی دو کودکی بودند که هفته گذشته با پوشیدن ساری قرمز و سنتی هندی و آویختن جواهرات گرانبهایشان در دو جشن باشکوه جداگانه در دهکده یی دورافتاده در منطقه تامیل نادوی هند با دامادهای قورباغه یی ازدواج کردند. این ازدواج هر یکصد سال یک بار صورت می گیرد و بخشی از جشن دیرینه خرمن کوبی پونگال است.
طبق باوری قدیمی چنین ازدواجی دهکده را برای یک سده از شیوع بیماری های مرموز در امان نگه می‌دارد.هزاران نفر از روستائیان، فاصله 250 کیلومتری را برای رفتن به معبد در حالی طی کردند که دو عروس خردسال در کجاوهایشان با طناب بلندی از گل به گردن قورباغه ها وصل شده بودند. در طول برپایی جشن، عابدان هندو با صدای بلند و آهنگین مشغول نیایش بودند و کمی بعد از آن، عابد بزرگ پیش از چرخیدن به دور آتش مقدس شال عروس را به شال داماد گره زد و آنها را قورباغه و همسر، نامید.ریشه این جشن عجیب به افسانه الهه یی به نام شیوا برمی گردد که پس از نزاع با همسرش پاواراتی، خود را به شکل قورباغه درمی آورد و می گریزد. زن شیوا بعد از دیدن این جریان آنقدر گریه می کند که باعث می شود یک بیماری عجیب در دهکده شایع شود. زمانی که مردم از پاواراتی کمک می خواهند، او ساکنان دهکده را برای پیدا کردن شیوا می فرستد تا از وی درخواست کنند با یک دختر جوان ازدواج کند. پس از آنکه شیوا درخواست مردم ده را می‌پذیرد، پاواراتی خود را به شکل دختری جوان و ناشناس درمی‌آورد. بعد از برگزاری مراسم ازدواج هر دو مجدداً به دو الهه تبدیل می‌شوند و بیماری هم خود به خود از میان می‌رود.
در هر حال ویگنسواری و ماسیاکانی عروس های خوشبختی بودند و پایان داستان شان شاد است زیرا داماد های سبز و چسبناک شان چند ساعت پس از پایان مراسم دوباره به تالاب های گل آلود بازگردانده می‌شوند.

اولین عکس تاریخ!

اولین عکس توسط فردی به نام جوزف نیپک در تابستان سال ۱۸۲۶ در فرانسه و از مزرعه و آسمان مشرف به پنجره اتاقش گرفته شده. این عکس که به عنوان اولین عکس گرفته شده معروفه، گرفتنش حدود ۸ ساعت به طول انجامیده و هیچ کس به درستی نمیدونه که جوزف از چه ماده شیمیایی واسه گرفتن این عکس استفاده کرده بوده!

عجیبترین رکورد شکنی ها!

رکورد بيسکويتي:
جمعي از مردم "نيويورک" با گرد هم آمدن در يکي از پارک هاي بزرگ شهر، اقدام به برگزاري مراسم پخت بيسکويت شکلاتي به تعداد شش هزار و ششصد عدد کردند. اين مراسم که 19 ساعت طول کشيد به عنوان رکورد بيسکويتي در کتاب رکورد هاي "گينس" ثبت شد.
رفيق مار چهار متري:
رکورد زندگي با يک مار در "شين هوا" چين شکسته شده است.
"ژائونگ" هشت ساله، مدت 7 سال است که با يک مار عظيم الجثه زندگي کرده و او را بهترين و تنها دوستش مي داند! پدر "ژائونگ" صاحب يک باغ وحش است و پسرش زندگي با اين مار "بوآ" را تنها وقتي که 9 ماهه بود، شروع کرده است.
در حال حاضر اين مار "بوآ" 4/2 متر طول و 70 کيلو گرم وزن دارد و هر شب به همراه "ژائونگ" بر روي يک تخت مي خوابد و سرش را با سر پسرک، روي يک بالش است.
رکورد زمستاني:
«کاسيموف» روسي در «مسکو» از اواخر ماه ژانويه به مدت يک ماه هر شب ساعت 20 از خانه خارج شده و ساعت 6 صبح روز بعد به خانه باز مي گشت تا رکوردي به ثبت برساند.
او که 46 ساله است، در طول مدتي که در سردترين ماه زمستان در بيرون خانه سر مي کرد، روي نيمکت هاي پارک مي خوابيد، آن هم بدون پتو و زير انداز! البته او در جريان اين رکورد شکني، شلوار و کاپشن گرم به تن داشت ولي دماي هوا در آن شبها به 20 تا 38 درجه زير صفر مي رسيد.
قارچ 200هزار دلاري:
رکورد گران قيمت ترين "قارچ سفيد" دنيا در حراج بين المللي «ماکائو» شکسته شد. قارچ سفيد ايتاليايي که يک کيلو گرم وزن داشت به قيمت 200 هزار دلار به فروش رفت. اين قارچ در روز 21 نوامبر در جنگل هاي منطقه «موليسه» ايتاليا چيده شد و بزرگترين قارچي است که در سال 1387 در ايتاليا پيدا شده است.
الماس روي گوشي:
رکورد تعداد قطعه الماس روي گوشي تلفن همراه در «توکيو» ژاپن شکسته شد. يک شرکت توليد کننده گوشي تلفن همراه در ژاپن اعلام کرد که 10 گوشي الماسي سفارش شده به 10 متول ژاپن تحويل داده که هر کدام از آنها 537 تکه الماس داشته و قيمت هر کدام 130 هزار دلار است. رکورد قبلي در دست همين شرکت با 403 تکه الماس بوده است.
بابانوئل يخي:
بزرگترين بابانوئل يخي جهان با 160 متر طول و 24 متر ارتفاع،با کلاهي زيبا به سر در شمال «چين» ساخته شد. سازندگان بابانوئل يخي، به دليل افزايش دماي کره زمين از برف مصنوعي براي ساخت اين مجسمه استفاده کردند. رکورد بزرگترين بابانوئل يخي پيش از اين با 110 متر طول و 20 متر ارتفاع متعلق به خود چيني ها بود.
گران ترين درخت کريسمس:
ژاپني ها از، درخت کريسمس که از 24 کيلو طلا ساخته شده و مزين به 240 قطعه الماس و مرواريد به وزن بيش از 21 کيلو شده است، پرده برداري کرده اند. اين درخت طلا که 150 ميليون ين مي ارزد، در جواهر فروشي «گينزا تاناکا» در شهر «اوزاکا» به فروش گذاشته شد که يک تاجر اهل «توکيو» آن را خريداري کرد. در سال گذشته ميلادي هم بلند ترين درخت کريسمس دنيا در«ريدوژانيرو» برزيل به نمايش درآمد که در آب شناور بود، 37 متر ارتفاع داشت و با سه ميليون چراغ روشن شده بود.
بزرگترين کاسه دنيا:
بزرگترين کاسه دنيا در مالزي ساخته شد و در کتاب رکوردهاي جهاني "گينس" به ثبت رسيد. در مراسم رو نمايي اين کاسه که 182/88 سانتي متر قطر و 91/44 سانتي متر ارتفاع دارد، آشپزهاي سرشناس مالزيايي با 500کيلو گوشت، 450 کيلو سوپ و 50 کيلو سبزي، از مهمانان پذيرايي کردند. نام اين کاسه استثنايي «باک کوته» بوده و به دست سه هنر مند ساخته شده است و نماد آن يک خروس است.
عقرب در دهان:
"ملکه عقرب" لقب زني ايتاليايي است که 39 سال دارد و در مقابل يک مرکز خريد در شهر "پاتايا" يک عقرب بزرگ را بيش از دو دقيقه در دهانش نگه داشت تا رکورد تازه اي ثبت کند. عقربي که در دهانش گذاشته بود، يکي از سمي ترين عقرب هاي جهان است که زهرش به سرعت، موجب مرگ انسان مي شود. او با "سلطان هزار پا" ازدواج کرده که سابقه زندگي با هزار پاها را دارد.

پیش بینی قران!!


« و بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم. فرعون و سپاهیان وی بیدرنگ مسلحانه و فراتر از حد خود آنها را دنبال کردند، تا وقتی که داشت غرق میشد گفت: ایمان آوردم به اینکه خدائی غیر از خدائیکه بنی اسرائیل (فرزندان یعقوب) به او ایمان اوردند وجود ندارد و همیشه مسلمان خواهم بود ـــ حالا! در حالیکه تا پیش از این از سپردن بنی اسرائیل سرباز زدی و همیشه نیز مفسد بودی ـــ امروز فقط بدن تو را نجات میدهیم تا برای افراد پس از خودت درسی باشد. هر چند خیلی از مردم از آیات ما غافلند».سوره یونس90-92
واژه فرعون در لغت بمعنی: ساختمان باشکوه است. بعد به
فرمانروایان مصر اطلاق شده، که اشاره ضمنی و تلویحی بوده به ساختمانهای بلند بالا و باشکوه آنها. تصویری که میبینیم تصویرهمان فرعونی است که در زمان موسی(ع) حکومت می کرده ونامش رامسس دوم بوده است. او از بزرگ ترین فراعنه مصر است. وى از سال ۱۲۹۲ تا ۱۲۲۵ پیش از میلاد به مدت ۶۷ سال سلطنت كرد .درجریان حضرت موسی(ع)از سپردن بنی اسرائیل به موسی سرپیچی نمود و موسی و همراهانش را تعقیب کرد و در دریا غرق شد.پس از غرق شدن افراد باقیمانده دستگاه فرعون که با وی در تعقیب موسی نبوده اند او را از آب گرفته و مومیائی می کنند، و امروزه در معرض تماشای جهانیان است. و از او بیش از هر فرعون دیگر مدرك و مجسمه در دست مى باشد . چیزی که 1400 سال پیش قرآن آن را پیش بینی کرده است.

۱۳۸۸/۰۴/۰۲

قشنگترین خودکشی!!


در سال 1947،Evelyn McHale پس از جدایی از نامزدش خود را از طبقه هشتاد و ششم ساختمان امپایر استیت به پایین انداخت.
لحظاتی بعد Robert Wiles،عکاس آمریکایی از این صحنه عکسی گرفت که به زیباترین خودکشی معروف شد!!

كوه پرديس اعجاب انگيز!!


نام اين کوه باستاني پرديس است در حومه شهرستان جم از توابع عسلويه استان بوشهر و در نيمه هاي راه بندر کنگان به فيروز آباد شيراز قرار دارد نکات قابل توجهي در اين کوه باستاني وجود دارد

1. قله اين کوه نزديک ترين نقطه زمين به خورشيد است چون بالاترين ارتفاع در نزديکي خط استواست 2. محل تولد و غسل تعبيد پدر جمشيد جم (احتمالا آتشکده فوق العاده قديمي است که در قله کوه است)

3. مغناطيس فوق العاده قوي کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله 50 تا صد متري کوه يعني تقريبا انتهايي ترين نقطه مشخص اسفالت با ماشين توقف کني و دستي را بخواباني ماشين بجاي سر پائيني به نرمي به سمت کوه کشيده مي شود که البته همين مغناطيس براي رانندگان نا آشنا بسيار دردسر ساز بوده و تا کنون تعداد زيادي خودرو بي اختيار با کوه تصادف کرده اند

4.پوشش گياهي منطقه نوعي خار بياباني گرمسيريمنحصر به فرد است که خواص دارويي فراوان دارد و عسل حاصله از منطقه تماما پيشخريد چند کارخانه داروسازي بزرگ جهان است يکي از ترکيبات اصلي مسکن Advil که يکي از بهترين قرصهاي شناخته شده براي ناراحتي هاي اعصاب و دردهاي ميگرني است از همين عسل تهيه مي شود اين منطقه خرماي ويژه نيز توليد مي کند به نام خرماي خصه معروف است و کاملا در شيره خود غرق مي شود يعني يک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شيره مي شود و اندازه اين خرما اندازه آلبالو بود و به جهت همان خواص دارويي منطقه تماما براي ساخت قندهاي رژيمي براي بيماران ديابتي صادر مي شود نکته جالب ديگر رويش درخت زيتون در دامنه شمالي کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهاي چاهه و دره پلنگي مي باشد که در آب و هواي آن منطقه بسيار بعيد مي نمودسندي براي قدمت چاهه و دره پلنگي موجود نيست ولي علائم مشهودي از غار نشيني و فسيل هاي مختلف در اين منطقه به وفور ديده مي شود نکته ديگر اينکه اين کوه معدن عظيمي از آب خنک و فوق العاده سالم است آنهم در اطراف عسلويه مردم چاهه و جم کوه پرديس را فوق العاده مقدس و محترم مي شمارند و به استناد علائم موجود در آتش کده احتمالا يکي از اولين مکانهايي بوده که نفت در آن سوزانده شده است!

13 تجربه از يك كارمند دولت!


يكي از دوستان ما روي دست آقاي «برايان تريسي» رو زده و 13 تجربه ناب براي موفق شدن در سازمانهاي دولتي در ايران رو كشف كرده. در صورتي كه كارمند دولت هستيد حتما از اين تجربيات استفاده كنيد:

1- در يك سيستم دولتي؛ سعي كنيد «لال بودن» را تمرين كنيد! اين تمرين در ميزان عزيز بودن شما بسيار موثر است.

2- در يك سيستم دولتي؛ هيچگاه كارمندان را با يكديگر مقايسه نكنيد؛ چون قطعا شاهد تبعيض خواهيد بود.

3- در يك سيستم دولتي؛ اگر مديرتان 3 يا 4 ايراد دارد انتظار رفتنش را نكشيد، چون قطعا نفر بعدي او 43 ايراد دارد!

4- در يك سيستم دولتي؛ مي توانيد با كارهاي كم و كوچك، محبوبيت فراواني به دست آوريد؛ فقط كافي است «زبان» خود را تقويت كنيد!

5- در يك سيستم دولتي؛ ممكن است كه هر چه بيشتر كار كنيد، بيشتر خوار و خفيف باشيد.

6- در يك سيستم دولتي؛ با اشكالات سازمانتان بسازيد و هرگز آنها را با مديرتان در ميان نگذاريد؛ درغير اين صورت يك مشكل ديگر به سازمان اضافه مي شود. آن مشكل، شما هستيد!

7- در يك سيستم دولتي؛ اشتباهات يك مدير را هيچگاه به مدير ديگر نگوييد؛ در غير اينصورت بجاي يك مدير، دو مدير در مقابل شما موضع گيري خواهند كرد.

8- در يك سيستم دولتي؛ با انجام كارهاي مختلف و فعاليتهاي به موقع، نظم شما تشخيص داده نمي شود؛ بلكه براي اين كار راههاي ساده تري هم هست. مثلا فقط كافيست هميشه ميز كارتان را منظم نگه داريد!

9- در يك سيستم دولتي؛ اضافه بر كارهاي معمول كار اضافه اي انجام ندهيد؛ در غير اينصورت انتظار پاداش بيشتري نيز نداشته باشيد.

10- در يك سيستم دولتي؛ هميشه حرفها (فرمايشات) مديرتان را تاييد كنيد، حتي اگر از نظر او «ماست، سياه باشد!»

11- در يك سيستم دولتي؛ تنها كاري كه واجب است سريع انجام دهيد، كاري است كه مدير شما شخصا از شما خواسته است.

12- در يك سيستم دولتي؛ تنها انگيزه اي كه مي تواند شما را وادار به كار كند «كسب روزي حلال» است.

13- در يك سيستم دولتي؛ آسه برو، آسه بيا، كه گربه شاخت نزنه؛ مگر اينكه با گربه نسبتي داشته باشيد!

نکته ای جالب!


دکتر شریعتی: «کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود، آن هم به سه دلیل:اول آنکه کچل بود،دوم اینکه سیگار می کشید،و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت.چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه زن داشتم، سیگار می کشیدم و کچل شده بودم،و تازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران ابراز انزجار می کند که در خودش وجود دارد!!

چه می‌كنند این زن‌ها!!

مثلا مقدمه: مادرم همیشه می‌گوید: «اصولا زن موجود خوبیست مگر آنكه عكسش ثابت شود!» پدرم اما می‌گوید: «تاریخ نشان داده كه نیمی از جنایات و كشت و كشتارهای بزرگ جهان زیر سر زن‌های پلید یا دست كم به خاطر رسیدن رجال عاشق به وجود نحس آنهاست!» ولی من نه حرف مادرم را تصدیق می‌كنم و نه حتی حرف پدرم را... هر دوی آنها یك جوری با تصعب جنسیتی به قضیه نگاه ‌می‌كنند، هرچند كه اگر راست و حسینی كلاهمان را قاضی كنیم، درمی‌یابیم كه پدرم پر‌‌بدك هم نگفته است! همین «اسكندر» گور به گور شده... فكر می‌كنید برای چی انقدر جنجال و آشوب درست كرد؟! خب معلوم است دیگر... برای «تائیس» ایكبیری گیس‌بریده! بگذریم... به قول «سهراب سپهری»: كار ما نیست شناسایی راز گل سرخ. بنابراین زودتر می‌رویم سر اصل مطلب یعنی می‌رویم به 100 سال بعد: سال 1488 و آن‌وقت با یك آدم عادل مثل «فردوسی‌پور» می‌نشینیم و نظاره می‌كنیم كه: چه می‌كنند این زن‌ها!»
زن سیاسی:شك نداشته باشید كه تا 100 سال بعد رئیس‌جمهور ایران یك زن خواهد بود! حتی اگر رقبای مذكر آنها وعدۀ ماهی Xهزار تومان را بدهند یا بخواهند سربازی را به شغل تبدیل كنند یا با شعار دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی جلو بیایند و بالاخره حتی اگر دست به افشاگری بزنند!چند وقت پیش هم نبیرۀ «نوسترداموس» كه اتفاقا خودش هم یك زن است، در اینباره با شبكۀ BBC Persian گفت و گو كرده و فرموده است: «رئیس‌جمهور ایران در سال 1488 بدون تردید زنی است با مانتو، روسری و كیف و كفش شكلاتی!
زن فرهنگی_ادبی_هنری: تمامی اساتید دانشگاه‌ها، معلمان و دبیران مدارس كلهم در یك طرح غنی‌سازی(!) تبدیل به زنان تخصیلكرده و حق‌ ضایع شده_این تركیب كاملا جدید و ساختگی است!_ می‌شوند و یك مصوبه هم منتشر می‌كنند كه: «مردها به هیچ‌وجه حق تدریس در هیچ‌ مكان عملی را نخواهند داشت؛ حتی شما شوهر عزیز!»‌ پرفروش ترین كتاب سال 1488 رمانی است به قلم زنی مثلا به نام «بلقیس پیرزاد»! محتوای این كتاب هم احتمالا دربارۀ این است كه: «من بعد مردها باید تمام كارهای خانه را انجام بدهند و زن‌ها حتی نباید زحمت خاموش كردن یك چراغ_با توجه به سال الگوی مصرف: ترجیحا كم‌مصرف!_ را به خودشان بدهند! چه معنی داره آخه؟! دِ هَه...!» نسل كارگردان‌های مرد به طور كل منقرض می‌شود! چون زن‌ها در یك اقدام ضربتی روی سینمای ایران چنبره می‌زنند و برای لحظه‌ای حتی از جای خود تكان نمی‌خورند. به نظر می‌رسد كه حتی «اصغر فرهادی» _كه تا آنموقع برای خودش بیش‌تر از اینی كه هست، كسی شده_ با تهدید جدی یكی از كارگردان‌‌های مدعی فمنیستی _كه ظاهرا معروفترین فیلمش هم «شوهر بس!» است_ برای حفظ جان خودش از این عرصۀ زنانه كنار می‌كشد!
زن اجتماعی:مهریۀ زنان به احترام «رابعه بنت كعب»_از شاعران مونث قرن چهارم_ به اندازۀ سن شاعرۀ مذكوره تا سال 1488 محسوب می‌گردد! عروسی زنان تنها در برج میلاد، ایفل و امثالهم برگزار می‌شود و بالاخره اینكه تمامی مردها خانه‌دار و منزوی و تمامی زن‌ها به شدت اجتماعی و به شدت كارمند می‌شوند. با این وجود اصلا بعید نیست كه تا 100 سال بعد، با توجه به پیشرفت علم پزشكی، دنیا وارونه بشود و من بعد حتی مردها به جای زن‌ها وضع حمل كنند!»
زن فضایی:«انوشه انصاری» با نگارش مقاله‌ای با عنوان همه‌ جای جهان سرای زن است! موفق به دریافت جایزۀ نوبل می‌شود و سپس با پولی كه از این جایزه به دست آورده و همچنین اموال منقول و غیرمنقول(!) خودش و همسرش همۀ سیاره‌های فضایی را خریداری می‌كند و حتی نام برخی از سیاره‌ها را كه زمخت و مذكر به نظر می‌رسند مثل «مریخ» یا «پلوتون» به «آرمیتا» و «ایلگار» تغییر می‌دهد!»
مثلا موخره: لازم به ذكر است كه نویسندۀ این مطلب می‌توانست زن هزار و چهارصد و هشتاد و هشتی را در خیلی دیگر از زمینه‌های دیگر هم تصور كند اما واقعیت این است كه تا همین الانش هم هیچ تضمینی برای حفظ جان وی داده نشده و بدیهی است كه بیش از این دلش نمی‌خواهد با زبان سرخش، سر سبزش_تلمیح به هرگونه موجی در این ضرب‌المثل، به شدت تكذیب می‌شود!_ را بر باد بدهد. فاضل تركمن